فقط باش ..
همین که هستی کافیست..!!
دور از من ...!!
بدون من ...!!
چه فرقی میکند ؟!!
گل میخری ؟!!! خوب است !!
برای من نیست ؟!!
نباشد !!
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست ...
پیکت را ببر بالا و بنوش..!!!
بنوش به سلامتی فاحشه های شهرمان ،
که به جز خود،کسی را نفروخته اند!!
اینایی که از خیابون یه طرفه رد میشن،هم به چپ نگاه میکنن هم راست..
اینا همونایی هستن که هم از دشمن نارو خوردن هم از دوست...!!
رفیق ..!!
پیراهنم را بزن بالا..
کمرم را دیدی ؟!
نترس چیزی نیست ..!!
اینها فقط جای خنجرند!
من نفهیدم در رفاقت چه شد ..!!
تو مواظب باش!!
ثانیه ها رد میشن،خوب و بد، چه سخته ...!
کمه حوصله،زیره خط فقره!!
نگاه مهربون آدمارو ببین ...
همینام حساب همدیگرو میرسن،به وقتش !!
”
میدانی اشتباه از کجاست ؟!
از تو نیست !
اشتباه از ” من ” است . . .
هر جا رنجیدم به رویت نیاوردم !
” لبخند ” زدم !
فکر کردی درد نداد ، ” محکم تر ” زدی . . .